سلام
خداي من مي خواهم بنويسم از ان لحظه که جريان سيال زندگي در وجودم جاري مي شود با تک تک ذره هاي وجودم زنده بودن را لمس مي کنم طعم طراوت را مي چشم
خداي من معبود جاودانه ام
انوار تسلي بخشت را از من جدا مکن انهنگام که پرده هاي
يادت را بگذار همچون نسيم خوش عطر صبحگاه جاري شود در گوشه و کنار تنهائي ام
پروردگار نور و عشق الهه ي اميد و زيبائي
خدايم بگذار اوج احساساتم را تنها به درگاه ابديت تو رهنمون شوم...خدايا مرا درياب
اگه به وبلاگ من هم سر بزني خوشحال ميشم